در زبان فارسی، جمله به دو صورت ساده و مرکب به کار میرود. جمله ساده دارای یک فعل و معنای کامل است و جمله مرکب از چند جمله و دو نوع همپایه و ناهمپایه تشکیل میشود. در جملات مرکب همپایه هر جمله دارای معنای مستقل است و جملات مرکب ناهمپایه با دو بخش جملات پایه و پیرو و معنای غیر مستقل به کار میروند. ما در این مقاله قصد داریم به شرح جملات پایه و پیرو بپردازیم.جملات مرکب همپایه از دو یا چند جمله مستقل تشکیل شده است که بهوسیله پیوندهای همپایهساز به هم مرتبط میشوند. در صورتیکه این پیوندها از میان آنها برداشته شود، هرکدام یک جمله مستقل خواهند بود. برای درک بهتر، به جمله زیر نگاه کنید که چطور دو جمله مستقل با کلمه اما، به عنوان پیوند همپایهساز، یک جمله مرکب همپایه ساختهاند.
من شب گذشته به مسافرت رفتم، اما خواهرم در خانه ماند.
جملات مرکب ناهمپایه یا جملات پایه و پیرو، دست کم از دو جمله تشکیل شدهاند که به لحاظ معنایی به یکدیگر وابسته هستند. جمله پایه یا هسته، منظور اصلی نویسنده را نشان میدهد. جمله پیرو یا وابسته نیز جمله ناقصی است که به همراه جمله پایه به کار میرود و معنای آن را کامل میکند.
این جمله مفاهیمی همچون نتیجه، زمان، شرط، علت و.. را به جمله پایه اضافه میکند. جمله پیرو میتواند پیش یا پس از جمله پایه به کار برود و ارتباط دو جمله با حروف ربط یا همان پیوندهای وابستهساز برقرار میشود.
من رفتم برای این که مادرم را ببینم.
من رفتم، در مثال بالا جمله پایه است و با پیوند وابستهساز (برای این که) به جمله پیرو در انتهای جمله مرتبط شده است.1. پیرو متممی
در این حالت جمله پیرو بهعنوان متمم برای یکی از اجزای جمله پایه شامل صفت، اسم و ضمیر به کار میرود که در ادامه انواع حالتهای آن را توضیح خواهیم داد.
1-1- گاهی صفت با متممی که به واسطه یکی از حروف اضافه به آن وابسته شده است به کار میرود. مثلاً صفت بیخبر اغلب با متممی به کار میرود که با حرف اضافه از همراه است؛ مانند، بیخبر از این که، بیخبر از همهجا.
من بیخبر از این که دوستم به بازار رفته است، به خانهاش رفتم.
2-1- برخی از اسمها نیز با متمم همراه میشوند.
تلاش برای این که به دیگران کمک کنیم، امری ارزشمند است.
3-1- گاهی جمله پیرو، متمم ضمیر این و آن قرار میگیرد و در سه شکل نهاد، مفعول بیواسطه و مفعول باواسطه میآید.
نهاد: این که هر روز پدرم را میبینم، خوشحالم میکند.
مفعول بیواسطه: سارا این را که در مسابقات شرکت خواهد کرد، از من پنهان کرده بود.
مفعول باواسطه: مریم از این که با او به بازار نرفتهام، غمگین است.
2. پیرو موصولی
نقش موصول، مرتبط کردن اجزای مختلف جمله به یکدیگر محسوب میشود. پیرو موصولی نیزجملهای غیر مستقل است که با حرف «که» شروع میشود و با توجه به اسم پیش از خود نقشهای مختلفی همچون نهاد، مفعول با واسطه یا بیواسطه میپذیرد. در زیر جایگاههای این چند نقش را با ذکر مثال آوردهایم.
نهاد: علی که هر روز کتاب میخواند، باسوادترین دوست امیر است.
مفعول بیواسطه: محمد، لباسی را که از من گرفته بود، پس داد.
مفعول باواسطه: رئیس کارخانه، به کارگرانی که تولید بیشتری داشتهاند، پاداش داد.
نکته: مفعول بیواسطه، صریح است و بهراحتی در جواب پرسش «چه چیزی را» و «چه کسی را» مشخص میشود اما مفعول با واسطه همان متمم است که پس از حرف اضافه میآید و معنی فعل را تمام میکند. این نوع مفعول در جواب «از چه، برای چه، برای که، به کجا، از کجا، با چه، با که و...» میآید.
3. پیرو